جوان آنلاین: خشونت میان تماشاگران ورزشی قرنها سابقه دارد از جمله شورشهای تاریخی مربوط به سال ۱۸۷۹ در سیدنی است که حدود ۲هزار هوادار کریکت به زمین حمله کرده و چند بازیکن انگلیسی را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
در فوتبال مدرن نیز گزارشهایی از خشونت در دهه ۱۸۸۰ در انگلیس وجود دارد؛ مثلاً در سال ۱۸۸۵ هواداران پرستون نورثاند موسوم به «صدا بلندان» مقابل استون ویلا سنگپرانی و درگیری کردند. پس از وقفهای کوتاه، از دهه ۱۹۵۰ شاهد موج جدید اوباشگری همراه با جنبش «مودز و راکرز» بودیم؛ در فصل ۱۹۵۵–۵۶ درگیریهای شدیدی میان هواداران لیورپول و اورتون رخ داد و تا دهه ۱۹۶۰ حدود ۲۵حادثه خشونتآمیز سالانه گزارش شد.
در دهههای بعد، نمونههای مرگبار زیادی به وقوع پیوست. برای مثال فاجعه ورزشگاه هیسل در ۱۹۸۵ که درپی هجوم هواداران لیورپول به جایگاه هواداران یوونتوس، دیوارهای فرو ریخت و ۳۹ نفر کشته شدند. همین سال در بازیهای محلی نیز درگیری لوتون – میلوال موجب زخمی شدن ۸۱ نفر شد. در لهستان هم در سال ۱۹۴۷ پس از یک مسابقه فوتبال، درگیری خیابانی به کشته شدن یک هوادار و مجروحیت دهها نفر منجر شد. این رویدادها و بسیاری حوادث دیگر، روند رو به رشدی از خشونت تماشاچیان در سده اخیر را نشان میدهند.
کشورها و شدت خشونت تماشاگران
کشورهای متعددی امروزه با پدیده اوباشگری روبهرو هستند.
در دهههای ۱۹۸۰ در انگلستان اوباشگری فوتبال به اوج خود رسید (فاجعه هیسل ۱۹۸۵، درگیریهای متعدد در لیگ). با این حال امروزه اکثر درگیریها با اقدامات پلیسی سخت و نظارت تصویری کنترل شدهاند؛ بهطوریکه ادعا شده خشونت دروناستادیومی تنها در نمونههای بسیار معدود رخ میدهد. جمعآوری اطلاعات هواداران، استفاده از دوربین و صدور حکمهای محرومیت طولانیمدت به کاهش چشمگیر این پدیده انجامیده است.
در ایتالیا گروههای فشرده و سازمانیافته اولترا در ورزشگاهها پرنفوذند و موارد خشونتآمیز متعددی رخ داده است. در این شرایط افشای شبکههای ارتباطی اولترا با مافیا در سالهای اخیر نشاندهنده ابعاد جنایی این مسئله است.
سطح اوباشگری در لهستان، اما بسیار بالاتر از انگلیس گزارش شده است؛ برای مثال پژوهشی اشاره میکند، هولیگانیسم در لهستان در دهههای ۱۹۷۰ تا ۹۰ درگیریها و گروههای بیشماری داشت و هماکنون نیز جدی تلقی میشود. با این حال دولت لهستان وعده برخورد تحمل صفر داده و در رویدادهای اخیر صدها نیروی پلیس با استقرار گسترده سعی در مهار حوادث داشتهاند.
در هلند با وجود برخوردهای شدید دهههای پیش، خشونت تماشاگران کنونی بسیار محدود شده است؛ برآوردها نشان میدهد، کمتر از یکدرصد از جمعیت تماشاگران درگیر اوباشگری هستند. پلیس هلند با همکاری باشگاهها و قانون جدید فوتبال ۲۰۱۵ توانسته درگیریها را کاهش دهد؛ بهطوریکه تعداد مجازاتهای استادیومی در فصل اخیر بهطور چشمگیری کاهش یافته است.
در آرژانتین، اما دهها الی صدها مرگ ناشی از خشونت فوتبال طی دو دهه اخیر ثبت شده است. این امر منجر به ممنوعیت طولانیمدت ورود هواداران میهمان ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۵ و تشدید پروتکلهای امنیتی شده است. بهرغم این تدابیر، فرهنگ «بارراس براواس» و شورشهای گاهوبیگاهی هنوز ادامه دارد.
میزان درگیری هواداران در برزیل، اما نسبت به برخی کشورها کمتر است، ولی همچنان حوادث جدی رخ میدهد از جمله بیش از ۱۵۰کشته بین ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۹ اتفاق افتاده است. باشگاههای برزیلی و نهادهای امنیتی برای مقابله به فناوریهای پیشرفته متوسل شدهاند؛ بهعنوان مثال یک باشگاه بزرگ با استفاده از سامانه تشخیص چهره دیجیتال هر تماشاگر را شناسایی و از ورود مجرمان سابق و حاملان حکم قضایی جلوگیری میکند.
هرچند در برخی رشتهها نیز خشونت رخ داده است؛ مثلاً شورشهای تماشاچیان در مسابقات بسکتبال مانند قهرمانی NBA لسآنجلس در ۲۰۰۰ یا در بیسبال شورش ۱۸۹۳ در ایالات متحده، اما بهطور کلی، فوتبال بالاترین سطح خشونت تماشاچی را تجربه کرده است.

راهکارها و اقدامات مقابلهای
کشورها برای مقابله با اوباشگری ترکیبی از ابزارها را بهکار گرفتهاند.
تقویت امنیت و کار پلیسی: در بسیاری از کشورها نیروهای ویژه و آکادمیهای پلیسی تربیت و به استادیومها اعزام شدهاند. برای مثال در انگلیس و ولز با استفاده از برنامه «همراهی پلیسی» هواداران میهمان تحت اسکورت پلیس هستند و حضور گسترده پلیس موجب شده در مسابقات پرتنش هیچگونه درگیری مهمی رخ ندهد. همچنین در هلند تمرکز پلیس روی ردیابی جرائم و مبادله اطلاعات به وسیله سنسورهای ویدیویی است.
قوانین و مجازاتهای سخت: قوانینی خاص برای جرمشناسی رفتار خشونتآمیز تصویب شده است. بهعنوان نمونه، «قانون تماشاگران فوتبال انگلستان ۱۹۸۹» دستور داد برای افراد مرتکب جرائم استادیومی، حکم «ممنوعیت فوتبال» دو تا ۱۰ ساله صادر شود. در ایتالیا پس از حادثه ۲۰۰۷، قانونی به تصویب رسید که فروش بلیت عمده به هواداران متخلف را ممنوع میکرد و باشگاهها را در صورت همکاری با گروههای خشونتآمیز جریمه میکرد. بسیاری از کشورهای امریکای لاتین نیز قوانین مشابه حبس برای پرتاب مواد محترقه و بستن احتمالی استادیوم بهخاطر خشونت را در سالهای اخیر وضع کردهاند.
فناوریهای نظارتی: اکنون سیستمهای مدرن نظارتی نقش عمدهای دارند. استفاده از دوربینهای مداربسته در تمام نقاط استادیوم و سیستمهای الکترونیکی ثبت بلیت مثل اسکن اتوماتیک با فناوری تشخیص چهره موجب شده مجرمان سابق یا دارندگان حکم قضایی از ورود محروم شوند. برخی لیگها مانند هلند حتی طرح «شناسه همراه» را آزمایش کردهاند تا حضور افراد دارای حکم ممنوعیت بهصورت فوری تشخیص داده شود. این فناوریها ردیابی و بازداشت متخلفان را تسهیل کرده است.
سیاستهای فرهنگی و آموزش عمومی: ترویج فرهنگ ورزش دوستانه و جذب خانوادهها نیز مطرح است. ایتالیا برای مثال توزیع رایگان بلیت به کودکان زیر ۱۴سال را از راهکارهای خود دانسته تا محیط ورزشگاهها را خانوادگیتر کند. همچنین باشگاهها و دولتها در برخی کشورها کارگاههای آموزشی برای هواداران برگزار کرده و از شعارهای تبعیضآمیز جلوگیری میکنند. برخی کشورها مثل هلند تلاش میکنند با اجازهدادن به حضور همراه طرفداران میزبان و میهمان، تنش را کاهش دهند طرحی که نتایج اولیه مثبتی نشان داده است.
رویکردهای موفقتر و دلایل آن
تجربه نشان میدهد؛ ترکیب رویکردها بهترین نتیجه را داده است. انگلیس و هلند نمونههایی موفقی در این خصوص هستند. این کشورها قوانین سخت و ابزارهای تکنولوژیک را همزمان بهکار گرفتهاند. در انگلیس، بازدارندگی قانونی (ممنوعیتها و مجازات سنگین) همراه با نظارت پلیسی و تصویری موجب مهار کامل خشونت داخل استادیومها شده است. در هلند نیز تصویب قانون فوتبال جدید و اقدامات پیشدستانه، موجب شده این کشور شاهد کاهش مداوم درگیریها باشد.
در مقابل، کشورهایی که به تدابیر یکجانبه تکیه کرده یا فرهنگ هواداری را نادیده گرفتهاند، نتایج محدودتری گرفتهاند. بهعنوان مثال در آرژانتین و برزیل با وجود تشدید نظارت مانند اسکن بلیط با تشخیص چهره، کاهش معنیداری در خشونت حاصل نشده و کماکان تعداد آسیبدیدگان بالاست.
در مجموع، موفقترین رویکردها ترکیبی از مجازات قطعی، نظارت مؤثر و فرهنگسازی عمومی بوده است. یعنی اعمال قوانین سخت همراه با همکاری هواداران و اصلاحات فرهنگی باید انجام شود تا اطمینان حاصل شود حضور در ورزشگاه به نماد آشتی و جشن تبدیل میشود، نه خشونت و وحشت.